حمايت هاي رواني اجتماعي در حوادث غير مترقبه(Crisis Intervention )
مداخله مشاوره در بحران ،با هدف كاهش واكنش هاي پس از آسيب در بازماندگان يك حادثه به عنوان خدمتي از فرايند هاي برنامه ريزي شده سلامت تعريف شده است. هر حادثه كه سبب به هم خوردن شرايط طبيعي زندگي افراد شود موجب به هم خوردن امنيت رواني فرد مي شود .
پنج موقعيت آسيب زا و بحراني كه توليد استرس مي كند عبارت است از:
موقعيت هاي خانوادگي: مثل كودك آزاري،همسر آزاري،بارداري هاي ناخواسته،طلاق و .....
موقعيت هاي اقتصادي: مثل از دست دادن شغل، ورشكستگي مالي، سرقت ، فقر و .....
موقعيت هاي اجتماعي: مثل خشونتهاي محلي، مسكن نا مناسب، عدم منابع اجتماعي و ...
وقايع معنادار و مهم زندگي: مثل ازدواج، تولد يك نوزاد،بازنشستگي،مرگ يكي از عزيزان و ....
حوادث طبيعي : مثل زلزله،سيل،آتش سوزي و .....
اثرات روانشناختي بحران :
بهت ( Bewilderment ): تجربه احساسات جديد و غير معمول
احساس خطر (Danger ):احساس تنش،ترس و خطر قريب الوقوع
گيجي (Confusion ):ذهن مغشوش شده و خوب كار نمي كند
به بن بست رسيدن ( Impasse):همه چيز قفل شده و هيچ چيز درست كار نمي كند
ياس ( Desperation ):به بعضي چيزها نياز است، اما چرا؟
بي تفاوتي (Apathy):براي چه بايد تلاش كنم؟
درماندگي (Helplessness):به يكي احتياج دارم كه به من كمك كند
اضطرار( Urgency ):به كمك نياز دارم،همين الان
نا آرامي( Discomfort ): بي قراري و احساس بد بختي
اختلالات رواني ناشي از استرس حوادث غيرمترقبه:
در جريان بلاياي طبيعي ، افراد متحمل استرسهاي شديدي مي شوند مانند : تخريب منازل ، از دست دادن دارايي ، مشاهده اجساد عزيزان و زجر و ناله ديگران ، مجروحيت ، سرما ، گرماي زياد ، گرسنگي ، تشنگي و ... همه مجموعه اي از استرسهاي شديد ميباشند كه مي توانند منجر به بروز اختلالات رواني در افراد بشوند . در افراد مستعد اين اختلالات شديدتر و احتمال ماندگار شدن آن نيز بيشتر است.
به علت استرسهاي متفاوت در بازماندگان ، اختلالات رواني مختلفي بوجود مي آيد كه به برخي از مهمترين آنها اشاره مي گردد:
اختلال يا واكنش هاي حاد استرس
اختلال استرس پس از حادثه
اختلال شبه جسمي
اختلال خواب
واكنش سوگ
افسردگي
اختلال يا واكنش هاي حاد استرس
اين اختلال ها در اثر آسيبهاي شديد جسماني توأم با تهديد مرگ بوجود مي آيد كه به دنبال آن فرد شديداٌ احساس وحشت و ترس و درماندگي مي شود.
براي بازماندگان در برخورد با آثار حادثه ، مرتباً افكار ، تصاوير ، رؤياها ، خطاهاي حسي و احساس وقوع مجدد حادثه ، تجديد مي شود . همراه با علائم فوق :
اضطراب ،برانگيختگي شديد ، اختلال خواب ، افزايش تحريك پذيري ، عدم تمركز حواس و بي قراري حركتي و همچنين تشديد رفلكس از جا پريدن به وجود مي آيد.
در مجموع اين اختلال ها حداقل ۲ روز و حداكثر ۴ هفته طول مي كشد و باعث اختلال شديد فعاليتهاي اجتماعي وشغلي فرد مي شود.
• اختلال استرس پس از حادثه (PTST )
در اين اختلال ،فرد در برخورد با حادثه ، دچار ترس و وحشت شديد و احساس درماندگي مي شود كه از طرق زير موجب تجديد خاطره مي گردد :
يادآوري مكرر و اجباري حادثه از طريق افكار و تصاوير ذهني
تكرار رؤياهاي زجرآور حادثه
احساس وقوع مجدد حادثه
زجر شديد رواني در برخورد با عوامل دروني يا خارجي كه مي توانند نماد يا مشابه جنبه هايي از حادثه باشند.
واكنش شديد جسماني مانند ضربان شديد قلب يا عرق كردن .
بيمار با روشهاي زير از برخورد با محركهاي يادآوري كننده اجتناب مي ورزد مانند :
اجتناب از احساسات ،افكار و مكالمات مربوط به حادثه
دوري از محل حادثه ، همچنين عدم تمايل به تماس با افرادي كه يادآوري كننده حادثه مي باشند.
بي تفاوتي و بي علاقگي در فعاليتهاي مهم و همچنين احساس غريبي و بيگانگي با ديگران
تمام علائم فوق در نوع حاد كمتر از ۳ ماه و در نوع مزمن تا سه سال طول مي كشد در اين مدت كاهش شديد فعاليتهاي اجتماعي در فرد نيز مشاهده ميگردد.
اختلال شبه جسمي :
ابراز شكايات جسمي متعدد در بازماندگان امر طبيعي است و اين افراد ممكن است با داستانهاي طولاني و متفاوت اظهار شكايات جسمي نمايند و براي درمان خود به پزشكان و مراكز درماني مختلف مراجعه كنندكه در شرايط استرس بخصوص در وقايع بعد از بلايا اين شكايات نيز شدت مي گيرد . شيوع شكايات بيشتر شامل جهاز هاضمه ( درد شكم تهوع ، استفراغ ، نفخ شكم ) و روحي عصبي مانند ( فراموشكاري ،فلج و دوبيني ) و در مواردي به صورت ناراحتي هاي قلبي عروقي ابراز مي گردد.
اختلال خواب :
تقريباً تمام بازماندگان از حوادث غيرمترقبه ، در برخي مواقع دچار اختلال خواب مي شوند . مهمترين علت اختلال خواب در اين افراد به علت تغيير وضعيت زندگي ، مرگ عزيزان ، از دست رفتن دارايي ها ، تزلزل در ثبات زندگي و ترس و نگراني از آينده مي باشد . بديهي است كه فقدان يك خواب لذت بخش در فرد منجر به احساس خستگي ، ضعف و كاهش فعاليتهاي اجتماعي او در روز مي گردد.
واكنش سوگ
سوگ مجموعه اي از هيجانات و يك واكنش طبيعي و قابل پيش بيني نسبت به يك فقدان بزرگ مي باشد . مانند داغديدگي ناشي از مرگ يك عزيز يا از دادن شغل و اموال كه با شكلهاي متفاوت ممكن است بروز نمايد.
اين واكنش در زنان و افرادي كه بطور ناگهاني و در شرايط وحشت و ترس ، عزيزان خود را از دست داده باشند و يا به نحوي خود را مسبب و مسئول حادثه بدانند و همچنين از حمايت اجتماعي ضعيفي نيز برخوردار باشند ايجاد مي گردد . اين واكنش گاهي با شدت و زمان طولاني تر از حد معمول بروز مي نمايد.
افسردگي
تقريباً تمام آسيب ديدگان و بازماندگان بلايا در مواقعي از اوقات در رابطه با وضعيت جديد زندگي خود احساس غم و نااميدي خواهند نمود . اما اين احساسات ، افسردگي تلقي نمي گردد . در فرد افسرده همان احساس نااميدي، بسيار شديدتر و براي مدت طولاني تر بروز مي نمايد، هيچ چيز وي را خوشحال نخواهد كرد و اعتقاد دارد كه هيچكس نيز قادر به كمك وي نيست.
• مهمترين علائم افسردگي:
غم و اندوه شديد ، احساس نااميدي و درماندگي ، كاهش انرژي ،احساس تأسف دائمي، اضطراب ، عدم لذت بردن از محيط افراد، شكايات جسماني ، كاهش وزن و اشتها ،كاهش تمايلات جنسي ، اختلال تمركز و حافظه ، احساس بي ارزشي .
چه كساني را بايد ارجاع فوري داد؟
1. كساني كه قصد آسيب رساندن به خود (خودكشي) و يا آنكه رفتار خطرناك نسبت به ديگران دارند .
2 .كساني كه شدت مشكلات رواني آنها بحدي است كه اظهار ميكنند نمي توانند رنج آن را تحمل كنند ويا در انجام امور روزمره خود ناتوانند .
3. كساني كه دچار علائم بيماري رواني شديد شده اند .
4. كساني كه تجربه مجدد حادثه در آنها پس از يك ماه هنوز ادامه دارد .